دل نوشت های بی اجازه

دیوانه شو!دیوانه شو!

دل نوشت های بی اجازه

دیوانه شو!دیوانه شو!

دنباله دار تنهای من

دنباله دار تنهای من

این جا زمین ماست و سالها باید بروی تا زمین دیگری را دریابی و پس از آن آخرین جرم آشنا،پلوتون،همان که از گروه سیاره ها اخراجش کردند،تو بی مهری خورشید را تا عمق جانت احساس می کنی و تا چشم یاری ات می کند،پرده ی سیاه شب است و دیگر هیچ

در روزهای دبیرستان،شکلی به نام سهمی به تو آموخته می شود و تو همان قدر خوشحال می شوی که الفبا تو را شاد کرد و در کلاس های قبل از دانشگاه،هذلولی نیز حیات می یابد.در مکانیک تحلیلی هذلولی و سهمی نصف یک فصل را می گیرند و در دستگاه مختصات قطبی دارای معادله می شوند.دانشجویانی که از آسمان فقط ماه و خورشیدش را می شناسند برای امتحان پایانی یاد می گیرند که مدار دنباله دار می تواند بیضی،سهمی یا هذلولی باشد و درک نمی کنند که دنباله دار تنهای من پس از طی آن همه راه وقتی قرار است زمین را به مقصد نامعلومی ترک کند،چه حالی دارد

دنباله داری که سرنوشت تنهایی اش بر روی یک هذلولی رقم خورده است

 

نوشتن

قول بده که برای دل خودت بنویسی .در غیر این صورت تو فقط یک کار ادبی کرده ای . در حالی که باید نوشت و نوشتن با کار ادبی خیلی فرق دارد

به من قول بده که این کار را بکنی

                                          کریستین بوبن/فراتر از بودن